۱۳۹۵ شهریور ۲۳, سه‌شنبه

عکس های جالب و دیدنی از زندگی حیرت انگیز مردم کره شمالی .

چندی پیش Artemy Lebedev، از فعالان طراحی وب، سفری به کره شمالی داشت. او عکس‌های بسیار جالبی در جریان سفرش به این کشور عجیب و غریب گرفته است؛ کشوری که حقیقتا از آن اطلاعات بسیار کمی در دسترس ذهن‌های کنجکاو است . 
کیم جونگ اون رهبر فعلی کره شمالی
کیم جونگ اون رهبر فعلی کره شمالی
به محض رسیدن به فرودگاه بایستی تلفن همراه‌تان را تحویل دهید، هیچ سرویس رومینگی در دسترس نیست. هیچ شخصی با تلفن همراه دیده نمی‌شود. اما استفاده از لپ‌تاپ اشکالی ندارد، به نظر می‌رسد که کره شمالی‌ها از کارت‌هایی باخبر نیستند که توانایی تبدیل لپ‌تاپ به تلفن همراه را دارد.
خبری از اینترنت نیست، تنها اینترانت وجود دارد.
زندگی عجیب مردم کره شمالی
وقتی که به کره شمالی وارد می‌شوید به شما یک راهنما و یک راننده اختصاص می‌دهند و همیشه همراه‌تان هستند. شما نمی‌توانید خودتان هتل را ترک کنید. برنامه روزانه شامل ۲ تا ۳ بازدید تفریحی می‌شود. در هتل می‌توانیدBBC، چندین شبکه از چین و همچنین شبکه NTV روسیه را مشاهده کنید.
زندگی عجیب مردم کره شمالی
نفت تقریبا وجود ندارد بنابراین بیشتر کارها دستی انجام می‌شود.
در شهر روشنایی‌ها ساعت ۱۱ خاموش می‌شوند. شهر در شب ترسناک است. خبری از روشنایی در خیابان‌ها نیست.
در طول روز آسانسور برای ۱۵ دقیقه کار نمی‌کند.
تمام «پیونگ‌یانگ» به این شکل است. از راهنما درباره خانه‌های قدیمی پرسیدم، او گفت، پیرها دوست ندارند که به خانه‌های جدید بروند، زندگی در این خانه‌ها را می‌پسندند.
زندگی عجیب مردم کره شمالی
در ساحل کره شمالی، سیم خاردارهای برق‌دار شده وجود دارند تا از این طریق شهروندان کره شمالی فکر شنا کردن به سرشان نزند. و البته شما اجازه عکس گرفتن هم ندارید.
زندگی عجیب مردم کره شمالی
در حدود ۱۰ درصد از جمعیت در ارتش خدمت می کنند. عبور از سربازان غیرممکن است.
در نزدیکی مرز دو کره، جاده برای مقابله با هجوم دشمن آماده است. مکعب‌های بزرگ برای این است که با افتادن به جاده، تانک‌های دشمن را به تله بیاندازند.
زندگی عجیب مردم کره شمالی
تنها تبلیغات در کره شمالی، تبلیغاتی برای یک ماشین است (ساخته شده با همکاری کره جنوبی) که آن را تنها در پایتخت خواهید دید.
زندگی عجیب مردم کره شمالی
هر شهروند در کره شمالی، نشانی از «کیم ایل سونگ» بر سینه‌ی خود دارد؛ به جز کودکان و خدمتکاران که احتمالا این نشان به دلیل پوشیدن لباس کار مخفی شده است.
شما نمی‌توانید این نشان را خریداری کنید.
زندگی عجیب مردم کره شمالی
همانطور که گفته شد، شما نمی‌توانید آزادانه در کره شمالی حرکت کنید. همه جا ایست بازرسی وجود دارد. وقتی که ماشین از ایست بازرسی عبور می‌کند، راننده چراغ می‌زند. احتمالا به این معنا است که فردی خارجی در حال عبور است.
ورودی مترو فرسوده به نظر می‌رسد.
زندگی عجیب مردم کره شمالی
نوشته‌ایی وجود دارد که معنایش می شود: «کیم جونگ ایل» – خورشید قرن ۲۱ ام!
زندگی عجیب مردم کره شمالی
ترن‌ها از ۴ واگن ساخته شده‌اند. درب‌ها با دست باز شده و خودکار بسته می‌شوند.
زندگی عجیب مردم کره شمالی
ویژگی شهرها، نبود ماشین است. همه پیاده مسیر را طی می‌کنند، گاهی اوقات از تراموا و اتوبوس‌ها استفاده می‌کنند. دوچرخه نایاب و گران‌قیمت است.
روند ساخت هتلی نیز از ۱۹۹۱ متوقف شده است. توصیه شد که از نزدیک عکسی گرفته نشود، البته…
البته اشکالی ندارد که از فاصله‌ی دور این کار را انجام دهیم!
زندگی عجیب مردم کره شمالی
کره‌ای‌ها عادت دارند در هنگام راه رفتن، دست‌هایشان را در پشت محکم کنند. به ندرت مردان لباس‌های روشن می‌پوشند.
زندگی عجیب مردم کره شمالی
تمام خارجی‌ها را به تماشای پارک اصلی می‌برند. محلی‌ها اجازه ورود ندارند!

برخی از قوانین عجیب

سکونت مادام العمر در یک محل مگر با اجازه حکومتی!
با وجود اینکه طبیعت کره‌شمالی بسیار زیبا و دل‌انگیز است و تنوع آب و هوایی شگفت‌انگیزی دارد اما مردم این کشور در هر نقطه از این سرزمین که روزگار می‌گذرانند باید تا آخر عمر همان‌جا بمانند و حق خروج از منطقه محل سکونت خود را ندارند و اگر زمانی هوای سفر به سرشان بزند یا بخواهند برای کاری از روستا یا شهر خود خارج شوند، حتما باید اجازه حکومتی داشته باشند، در غیر این صورت قانون را شکسته‌اند و مجازات خواهند شد.
بیدار شدن رأس ساعت شش با صدای شیپور!
قوانین حاکم بر کره‌شمالی تمامی جوانب زندگی مردم را تحت کنترل قرارداده و بر تمامی بخش‌های زندگی‌شان به نوعی تاثیر گذاشته است. تقریبا 
۵۰ سال است که مردم کره‌شمالی صبح‌‌ها با نواختن صدای شیپوری که راس ساعت شش به صدا درمی‌آید و از طریق بلندگو در تمام مناطق پخش می‌شود از خواب بیدار می‌شوند.
برنامه های اجباری قبل از آغاز فعالیت های روزانه!
آنها موظف هستند پیش از شروع کار روزانه، در مقابل مجسمه کیم ایل جونگ و پدر او ادای احترام کرده و سر تعظیم فرود آورند. همه مردم کره‌شمالی موظف هستند با لباس‌های رسمی خاص از منزل خارج شوند یا علامت مخصوصی روی لباس داشته باشند تا وزارت اطلاعات و امنیت این کشور از اینکه چه افرادی در حال عبور و مرور هستند، آگاهی کامل داشته باشد؛ البته کار به همین‌جا ختم نمی‌شود و آنها باید پس از رسیدن به محل کار ده دقیقه‌ای را هم باید وقت بگذارند و به سخنرانی‌های مافوق خود گوش دهند و پس از آن پنج دقیقه علیه دشمنانشان شعار بدهند. پس از انجام تمامی این کارها تازه نوبت آغاز فعالیت روزانه می‌شود و آنها می‌توانند کار خود را شروع کنند.
خدمت سربازی؛ ده سال!
در پیونگ یانگ، پایتخت کره‌شمالی، هر دو ساعت یک‌بار از بلندگوهایی که صدای بسیار قوی‌ای دارند در گوشه‌گوشه شهر مارش نظامی پخش می‌شود تا قدرت ژنرال‌های این کشور به رخ همه کشیده شود. آنها بنا بر عادتی دیرینه کیم جونگ ایل، رهبر کشور خود را ژنرال صدا می‌زنند؛ البته دادن چنین لقبی به او چندان هم بیراه نیست چراکه خدمت سربازی اجباری در این کشور گاهی به ده سال هم می‌رسد.
عدم حق استفاده از خودرو برای رفتن به محل کار!
مردم این کشور برای رفتن به محل کار خود حق استفاده از خودرو را ندارند و معمولا با دوچرخه رفت‌و‌آمد می‌کنند. استفاده از خودرو تنها مختص به بالا رتبه‌های نظامی این کشور است.
هیچ خانواده‌ای حق خواب دیدن ندارد!
پس از پایان کار و فعالیت روزانه، شب‌‌ها ساعت نه در سراسر کره‌شمالی خاموشی زده می‌شود و به این ترتیب مردم خود را برای یک روز کاری دیگر آماده می‌کنند. نکته عجیب دیگر این است که در کره‌شمالی هیچ خانواده‌ای حق خواب دیدن ندارد و اگر پدر و مادری صبح از خواب بیدار بشوند و خوابی را که شب قبل دیده‌اند تعریف کنند، فرزند آنها موظف است تا علاوه بر خوابی که والدینش دیده‌اند خواب خود را هم به نماینده وزارت اطلاعات و امنیت کشور که در کلاس‌شان حضور دارد، گزارش دهد.
عدم استقلال رسانه ها!
در کره‌شمالی هیچ رسانه خصوصی دیده نمی‌شود و 
۱۲ روزنامه و ۲۰ نشریه موجود در این کشور کاملا تحت نظر دولت هستند و بی‌آنکه خبرنگاری وظیفه تهیه گزارش‌‌ها را برعهده داشته باشد، مطالب آنها را خبرهایی تشکیل می‌دهد که هر روز از وزارت اطلاعات و امنیت دریافت و دقیقا همان اطلاعات بدون کوچک‌ترین تغییری منتشر می‌شود؛ در تمام رسانه‌های کره‌شمالی، انتشار هرگونه خبر ناخوشایند در مورد کره‌شمالی در همه زمینه‌‌ها از سیاسی و اجتماعی گرفته تا اقتصادی و فرهنگی به شدت ممنوع است.
باوجود قحطی و گرسنگی، عدم پذیرش کمک‌های غذایی دیگر کشورها!
با توجه به اینکه دولت مسؤول آذوقه‌رسانی و تهیه مواد لازم به صورت کوپنی در کره‌شمالی است، درآمد ماهانه مردم بسیار ناچیز است؛ در بیشتر موارد هم نه کمک‌های دولت و نه درآمد مردم کفاف مایحتاج و نیازهای اولیه آنها را نمی‌دهد و فقر و قحطی بر بسیاری از خانواده‌های این کشور حاکم شده و سالانه چندین هزار نفر از آنها به دلیل گرسنگی جان می‌دهند.
دولت کره‌شمالی با وجود نیازهای شدیدی که به کمک‌های غذایی دیگر کشورها دارد اما به خاطر اینکه معتقد است این غذاها روی طرز فکر مردم اثرات سوء دارد و برای اینکه از آلودگی فرهنگی که نتیجه مصرف این غذاهاست در امان بماند، از پذیرفتن آن سر باز می‌زند. شدت قحطی و گرسنگی در این کشور به حدی‌ است که سازمان تغذیه جهانی وابسته به سازمان ملل در این‌باره به شدت هشدار داده است.
ممنوعیت ورود هرگونه خبرنگار و عکاس به کره شمالی!
مسؤولان این کشور نه‌تنها از پذیرفتن هرگونه کمک امتناع می‌کنند بلکه ورود هرگونه خبرنگار و عکاس را هم به کره‌شمالی ممنوع کرده‌اند؛ البته نه‌تنها ورود اصحاب رسانه به این کشور ممنوع است
مرگ و تیرباران سرنوشت شهروندان تماس گیرنده با تلفن به خارج!
خروج شهروندان کره‌ای هم از کشورشان به شدت کنترل می‌شود و اگر شخصی بخواهد به دنیای بیرون از کره قدم بگذارد به عنوان عامل دشمن دستگیر می‌شود؛ این قانون آنقدر سختگیرانه در این کشور به اجرا درمی‌آید که اگر فردی حتی از طریق تلفن با خارج از کشور تماس برقرار کند، ممکن است سرنوشتی جز مرگ و تیرباران در انتظارش نباشد؛ به عنوان مثال در ماه مارس امسال یک شهروند کره‌شمالی که در یکی از شرکت‌های نظامی کره‌شمالی مشغول به کار بود با تلفن همراه خود با یکی از دوستانش که در سال 
۲۰۰۱ به سئول پایتخت کره‌جنوبی گریخته بود، تماس گرفت و در مورد قیمت برنج و شرایط زندگی در کره‌شمالی با او صحبت کرد؛ این کار او از طرف دولت تخطی از قوانین تلقی شد و در نتیجه حکمی جز اعدام برای او صادر نشد. این درحالی است که مدتی بعد خبرگزاری یون‌‌هاپ، مرگ فرد خاطی به نام جونگ را تایید کرد و گفت این شهروند اولین فرد در کره‌شمالی است که به دلیل تماس با خارج از کشور اعدام شده، اما جزئیات بیشتری از این ماجرا منتشر نکرد.
در کره‌شمالی فقط یک شرکت مخابراتی تلفن همراه که منطقه پایتخت، پیونگ یانگ، را پوشش می‌دهد مشغول به فعالیت است. مشترکان این شرکت مخابراتی حق استفاده از خدمات این شرکت برای تماس با خارج را ندارند. در نتیجه بسیاری از شهروندان کره‌شمالی برای تماس با بستگان و اقوام خود که در خارج از این کشور زندگی می‌کنند از تلفن‌های همراهی که به طور غیرقانونی از چین به کره‌شمالی وارد شده‌اند، استفاده می‌کنند.
شرط ازدواج؛ رضایت وزارت اطلاعات آری، رضایت خانواده خیر!
اگر پسر و دختری در کره‌شمالی قصد ازدواج با یکدیگر را داشته باشند، رضایت خانواده آنها هیچ نقشی در این ازدواج ندارد بلکه این وزارت اطلاعات و امنیت این کشور است که صلاحیت ازدواج این دو نفر را صادر می‌کند. به این ترتیب که هم پسر و هم دختر باید یک گزارش کامل از نحوه آشنایی، میزان علاقه، علت آشنایی و … را به وزارت امنیت ارائه بدهند. پس از این مرحله و بررسی‌های لازم و شناسایی تمامی اقوام دختر و پسر برای آنها قرار مصاحبه صادر می‌شود و پس از حضور دختر و پسر و پاسخ دادن به سوال‌های خاص اگر مورد مشکوکی دیده نشود، اجازه ازدواج آنها صادر می‌شود.
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Donbaleh :: Azadegi :: Risheha :: Cloob :: Oyax :: Yahoo Buzz :: Reddit :: Digg :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Email To: :: Subscribe to Feed

۱۳۹۳ آبان ۳, شنبه

محمدرضاشاه پهلوی پادشاهی که همه چیز رابرای ایران میخواست !



http://www.stockholmian.com/news/persiska/2005/07july/069/007.jpg

محمدرضا شاه در روز 26 اکتبر 1919 (چهارم آبان) همزمان با خواهر 
دوقلوی خود  والاحضرت اشرف در تهران چشم به جهان گشود.
محمدرضا شاه از تاریخ 17 سپتامبر 1941 که در مجلس شورای ملی سوگند پادشاهی یاد کرد, و تا روز 16 ژانویه 1979 که با چشمانی پر از اشک ایران را برای همیشه ترک نمود, و تا روز اول آوریل 1979 که حکومت ایران از "مشروطه پادشاهی" به "جمهوری اسلامی" تغییر داده شد, بمدت 38 سال پادشاه ایران بود.

محمدرضا شاه، شاهنشاه ايران، در حالی چشم از جهان فرو بست که در روزهای آخر زندگی, هیچ کشوری بنا به مقتضیات سیاسی و اقتصادی وقت پذیرای او نبود. اکثریت اطرافیان او نیز دورش را خالی کرده و خودشان نیز به گوشه و کنار جهان پناه آورده بودند. ولی تنها انور سادات رئیس جمهور در گذشته مصر تنها رئیس کشوری بود که با آغوش باز پذیرای شاهنشاه و خانواده اش شد و در پذیرایی از او و خانواده اش از هیچ کوششی  فروگذار نکرد
.
محمدرضا شاه  در ساعت 5 صبح روز یکشنبه 27 ژوئیه 1980 (5 امرداد ماه) بدنبال بیماری سرطان, در بیمارستان "معادی" قاهره, جان به جان آفرین تسلیم کرد http://www.stockholmian.com/news/persiska/2005/07july/069/016.jpg

و پیکرش دو روز بعد در 29 ژوئیه 1980 در مسجد "الرفاعی" قاهره به خاک سپرده شد تا بنا بر وصیتش روزی در گورستان افسران و درجه دارن جانباخته ارتش شاهنشاهی, در ایران به خاک سپرده شود.


مورخین و منتقدین بی طرف, از محمد رضا شاه بعنوان "وطن پرستی بزرگ اما همراه با اشتباهاتی" یاد میکنند. اینکه اشتباهات او چه بوده  و اینکه آیا این اشتباهات سزاوار چنان مجازات سختی از سوی ایرانیان بوده است یا خیر بحثی جداگانه است. اما واقعیت این است که اگرچه به هنگام خروج او از ایران فریادهای "تا شاه کفن نشود این وطن وطن نشود" در سراسر ایران طنین انداز بود و مجسمه های او توسط مردم در خیابانها سرنگون میشد, اما اینک پس از گذشت بیش از یکربع قرن از درگذشتش, بی شک عقیده طیف بزرگی از ایرانیان نسبت به وی کاملا متفاوت با روزی است که با چشمهای پر از اشک ایران را برای همیشه ترک گفت.

محمد رضا شاه در آخرین کتاب خود, پاسخ به تاریخ, از جمله اینچنین مینویسد:

".... اگر شیطانی در کار باشد, نبرد با او در ذات مطهر اسلام, برای تربیت, اعتلا و بخشایش آدمی است...احترامی که برای دینمان داشتم مانع از آن میشد که نسبت به بعضی از مفتریان شدت عمل به خرج دهم. وانگهی, باورم نمیشد که مردم آن همه دروغ را باور کنند".

او عاشق مردم و کشورش بود. او پادشاهی بود که بدون درخواست مردمش به آنان، آزادی، سواد آموزی، ترويج و آبادانی روستا و شهر، بهداشت مجانی، يک وعده خوراک مجانی برای دانش آموزان سراسر کشور،.....  اقتدار ملی و قدرت منطقه ای داد. زنان را در انتخاب شدن و انتخاب کردن آزاد کرد و هزاران مورد ديگر که مثنوی هفتار من کاغذ شود...

 به انتظار نشسته ايم

چهارم و نهم آبان روزهای تاريخی در کشور ما هستند، هرگاه به اين دو روز فکر می کنم، فغان در گلويم گره می خورد و نمی توانم دو ابر مرد خفته درخاک بيگانه را فراموش کنم. به اين فغان در گلو مانده نگرانی ديگری افزوده می شود که آيا ما پيکری بی جان پهلوی سوم را هم بايستی در خاک بيگانه به عاريت بگذاريم؟؟ آيا پيکر ميهن پرستان ديگری هم بايستی در خاک بيگانه به خاک سپرده شود.  پيکر کسانی که خدمات ارزنده ای به ميهن ما کرده اند و در عين پاکی مانده و پشت به ميهن خويش نکرده اند. برخی را در سکوت و در غربت و در کنج خانه های تنگ و در تنگدستی از دست می دهيم. برخی از اين خدمتگزاران حتا بدون يک دسته گل بر مزارشان میروند برخی را از گوری به گور ديگری نقل مکان می دهند چرا که خانواده اش قادر به پرداخت هزينه جايگاه دائم را ندارند.

برخی در بی صدایی و در سکوت می ميرند وصدایی بيرون نمی آيد، بسياری خائن به وطن می ميرند و سروصدا و های، و هوار مرگشان به هوا است و شوربختانه کسانی که خودرا «اوپوزيسيون» و حتا «سلطنت طلب» میدانند برای آنان زنجير و سينه زنی راه می اندازند.

ميهنپرستان ما در سکوت می ميرند...

به ياد مصر می افتم، به جائی که:

... و اينجا در کنار هرم های مصری، اين پشتوانه بی ترديد دوستی، دو بزرگمرد پـُر مهر و پـُر از عشق به خاک ميهنشان به عاريت خفته اند. عجب سرنوشتی که هم پدر و هم پسر از خاندان پهلوی که هردو با تمام وجود به ميهن خدمت کردند اجازه خفتن در خاک خود پيدا نکردند و هر دو در مصر به خاک سپرده شدند. در خاک بيگانه... در خاک کشوری که روزی نماينده کورش و داريوش بر آن حکم رانده و به داوری نشسته است.

فکر ميکنم سادات تنها رئيس کشوری بود که شاهنشاه را با اسم کوچکش صدا می کرد و بدون توجه به هر اتفاقی که برای او توطئه کرده بودند با جسارت تمام در سال 1979 و 1980 شاه را در کنار خود نگاه داشت.

می خواهم به جسارت بگويم؛ و ميدانم کسی بر من خرده نخواهد گرفت، اگر بگويم؛ همان اندازه که يک روستائی حق دارد در زندگانی خصوص و خانوادگی از آزادی بهره مند باشد پادشاه نيز بايد از اين حق برخوردار باشد. در کشور های متمدن روابط خصوصی پادشاهان و ملکه ها را محترم شمرده و بر اساس همين اصل مجاز نمی دانند هيچگونه دخالت و تجاوزی را در حق اين افراد بعمل آورند.


شاهزاده رضا پهلوی دوم، برای اولين بار سال ها پيش رازی را فاش کرده است که در اين زمان حساس تکرار آن بسيار اهميت دارد:

«... سادات، برای من دو کار انجام داد که هرگز آن را فراموش نخواهم کرد. به وضع غم انگيزی تاريخ تکرار می شد. جنازه پدر بزرگ من نيز در قاهره به امانت گذاشته شده بود و اين بار، پدرم نيز. سادات اجازه داد که کالبد پدر من با پرچم ايران درخاک مصر به امانت گذاشته شود. ديگر اين که، اندکی پس از درگذشت جانسوز پدرم، سادات به ملاقات من آمد و يک شمشير به من هديه داد. اين شمشير معمولی نبود. سادات آنرا در جنگ اکتبر با خود حمل کرده بود. او با همين شمشير، برای اولين بار وارد صحرای سينا شد. سادات شمشير را به من داد و با جملاتی که نشان دهد، آن شمشير تنها يک هديه نيست و اگر آنرا به من می دهد برای خود او نيز دارای ارزش فراوان است، شرحی داد. توضيح دادن واکنش من در اين لحظه، آن هم در آن لحظات سخت مشکل است.

شخصی که همه خوبی ها را برای ايران می خواست امروز پيکرپاک اش در زير مرمر های قاهره خوابيده است ولی چشمان غم آلوده و غبار گرفته و به اشک شسته فرزندان ايران همچنان نگران ايران به انتظار نشسته اند.
امضا محفوظ

به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Donbaleh :: Azadegi :: Risheha :: Cloob :: Oyax :: Yahoo Buzz :: Reddit :: Digg :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Email To: :: Subscribe to Feed

۱۳۹۲ اسفند ۲۳, جمعه

بمناسبت 24 اسفند سالروز تولد رضا شاه پهلوی / لیست کوتاه شده ازخدمات این سردار میهن پرست


--------------------------------
١ سرکوب دزدان وراهزنان
٢­ سرکوب اشرارتفنگ بدست وخرابکاردرمیهن
٣­ سرکوب میرزا کوچک خان جنگلی
٤ دستگیری شیخ خزعل دست نشانده انگلستان درجنوب 
٥ ایجاد نظم برای یکپارچگی ایران
٦ گشايش شهربانی بالباس مدرن
٧ فرمان بنیاد حمایت مادران وکودگان
٨ پس گرفتن بحرین وجدال با انگلستان وفرمان نیرو
٩ لغوقرارداد نفت وماموریت به تیمورتاش وخیانت او
١٠ ایجاد اولین سد درایران
١١ ایجاد ارتش نوین برای امنیت مملکت
١٢ ساختن جاده شوشه ازگیلان ومازندران تا خراسان
١٣ ساختن پل های ماندگاری ازگیلان تا مازندران وبالاتر
١٤ ساختن بلواربندرپهلوی با یک موج شکن ماندگار ابدی
١٥ ساختن گمرگ بندرپهلوی
١٦ ساختن دوپل بندرپهلوی وبلندشدن برای رفت وآمد کشتیرانی
١٧ ایجاد شیلات شمال
١٨ تاسیس نیروی دریائی شمال درمیان پشته غازیان
١٩ ساختن کاخ سلطنتی درمیان پشته برای اقامت ميهمانان 
٢٠ ساختن گراندهتل درغازیان برای اقامت مسافران بخارج
٢١ تاسیس آموزشگاه نیروی دریائی درغازیان
٢٢ لاروبی مرداب غازیان وبندرپهلوی
٢٣ ساختن بانک ملی دربندرپهلوی
٢٤ ساختن پست وتلگراف درایران
٢٥ ساختن شهربانی دراستان ها
٢٦ ساختن شهرداری دراستان ها
٢٧ ساختن استانداری دراستان ها
٢٨ ایجاد کارخانه گونی بافی دررشت
٣٩ ایجاد دبیرستان ها درسرتاسر وطن
٣٠­ اهدا پارک سردارسپه به رضا شاه وسپردن بشهرداری 
٣١ ایجاد دو پل ماندگاردررشت
٣٢ ایجاد بیمارستان ها دراستانها
٣٣ مبارزه باهرگونه بیماریهای واگیرکچلی، طاعون، وبا، آبله...
٣٤ ساختن پل فلزی ماشین رو رودبارومنجیل
٣٥ ساختن پل فلزی لوشان به قزوین
٣٦ ساختن راه آهن سرتاسری ازدرآمد قند وشکر
٣٧ برانداختن کاپیتولاسیون
٣٨ اقدام به پس گرفتن بحرین با فرمان نظامی
٣٩ ایجاد فوری راه های شوشه ایران
٤٠ کشف حجاب وشرکت دادن زنان درفعالیت های اجتماعی
٤١ قوانین مدنی بجای قوانین واپسگرای مذهبی
٤٢ ایجاد سجل احوال واحصائیه ودارا شدن شناسنامه
٤٣ ایجاد ثبت اسناد و املاک
٤٤ ایجاد شهربانی کل کشور
٤٥ سروسامان دادن به وزارت دارائی واموراقتصادی
٤٦ قانون نظام وظیفه
٤٧ قانون اعزام دانشجو بخارج
٤٨ بانک رهنی ایران
٤٩ لغوچاپ اسکناس ازبانک شاهی انگلیس
٥٠ ایجاد بانک ملی وچاپ اسکناس داخلی
٥١ تاسیس دانشگاه تهران
٥٢ تقسیمات کشوری
٥٣ بنای کارخانه ذوب آهن درکرج
٥٤ تاسیس اولین دانشکده علوم دینی
٥٥ تاسیس دادگستری نوین
٥٦ برپائی کارخانه قند
٥٧ کارخانه های ریسندگی وبافندگی
٥٨ فرستنده رادیوئی
٥٩ تاسیس دانشسرای مقدماتی
٦٠ ساختن دبیرستانهای جدید
٦١ لغوامتیازتلگرافخانه انگلیس
٦٢ ایجاد کارخانه سیمان سازی
٦٣ تهیه کتابهای جدید درسی برای همه دوره ها
٦٤ ایجاد فوری راه های شوسه اتومبیل رو
٦٥ کارانحصارتریاک ومنع اعتياد
٦٦ کارخانه هواپیما سازی شهباز
٦٧ ایجاد هنرستان دختران
٦٨ کارخانه سیلوی تهران
٦٩ کارخانه دخانیات ایران
٧٠ موسسه داروئی وطن
٧١ امضا قرارداد ذوب آهن ایران
٧٢ نیروگاه برق درتهران
٧٣ ساختن پلها با جاده شوسه گیلان ومازندران
٧٤ کارخانه برنج کوبی
٧٥ کارخانه پنبه
٧٦ کارخانه روغن
٧٧ توسعه بهبود کشاورزی
٧٨ موسسه دفع آفات ونباتی
٧٩ سروسامان دادن به وزارت دارائی واموراقتصادی
٨٠ بنیاد حمایت مادران وکودگان
٨١ احیا هنرهای دستی وباستانی
٨٢ تاسیس جمعیت شیروخورشید سرخ ایران
٨٣ پژوهش های آثارباستانی ونگهداری آن
٨٤ انتخاب گاهنامه خورشیدی بجای ماههای عربی
٨٥ سرکوب شیخ بهلول درطوس
٨٦ بازدید رضا شاه ازتخت جمشید برای دانستن بیشتر
٨٧ بلور سازی ایران
٨٨ تلفن خودکارتهران
٨٩ تاسیس دانشسرای عالی
٩٠ قانون توسعه معابر
٩١ ساختن هتل زیبا دررامسررامسر(سخت سر) که بصورت باتلاق و گندآب بود٩٢ ساختن کاخ دررامسربرای پذیرائی مهمانهای خارجی
٩٣ ساختن بلوار زیبای رامسر
٩٤ ساختن فرمانداری رودسر
٩٥ ساختن خانه های روستائی کناردریای مازندران
٩٦ ساختن کاخ مرمر و دیگرکاخهای سلطنتی
٩٧ ساختن تونل کندوان
٩٨ فرمان لباسهای یگرنگ برای دانش آموزان
٩٩ ایجاد شیلات مدرن درغاریان
١٠٠ ساختن بسیاری ساختمان های دولتی باخزانه تهی
١٠١پایان دادن به یاغی گری حسین کاشی .

به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Donbaleh :: Azadegi :: Risheha :: Cloob :: Oyax :: Yahoo Buzz :: Reddit :: Digg :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Email To: :: Subscribe to Feed

۱۳۹۲ دی ۱۲, پنجشنبه

Reza Shah Pahlavi's exile to Johannesburg




Reza Shah Pahlavi's exile to Johannesburg
-Reza Shah's last day in throne-
Reza Shah Pahlavi's exile to Johannesburg
In 1941 Allied powers and Soviets were left with no option but to invade Iran by air, land and sea assaults. They forced Reza Shah to abdicate and leave the throne on the 16th of September 1941, in favor of his son Mohammed Reza Shah Pahlavi...
Jalal Rayi
Reza Shah Pahlavi, who also often referred as Reza Khan the Great, was born on 15th March 1878 in the Mazandaran region of Iran. He was said amongst many Iranians, to be one of the few leaders who had worked for the modernization and prosperity of his homeland. Seeing the great turmoil, arbitrariness and tyranny amongst the ruling Gajar dynasty, he stood against this same ruling power in 1925 and crowned himself as the new king of Persia. Reza Shah was so dedicated in turning his country’s centuries of backwardness around, that he established the new constitutional monarchy in Iran and pushed forward many reforms. For this, he is also considered the essential force behind modernization in Iran. He was also a great patriot in some sense. Because he refused to allow the country to be referred to as Persia within and outside of the boundaries of his monarchy, and changed its official name to Iran, which was the same name used thousands of years ago in the Avesta (Zoroastriansm's holy book) and in Shahname (Book of Kings) written by Ferdowsi.
Reza Shah, after his visits to newly democratic Turkey, was influenced by their pace of development and came back to initiate the implementation of modernist plans, such as the construction of railways, a modern judiciary and educational system, as well as changes in the old traditional and cultural customs at home. He considered establishing the Trans-Iranian railways and founding Tehran University of great importance.
http://media.worldbulletin.net/250x190/2014/01/01/reza-shah-house-in-johannesburg.jpg
Reza Shah’s fast growing political power in an oil-rich country in a very important geographical location such as Middle East caused worry for the Allies during World War II. The Allied powers such as Britain, the Soviets and the French, became very suspicious of Reza’s secret relationships with Nazi Germany. In fact, prior to the invasion of Iran by the Allied powers, Reza Shah had already signed many contracts with German companies for the completion of a long line of projects in many parts of the country. These were the same rights granted to English and French companies by the Gajar dynasty for the exploitation of the country’s natural resources through bribery.
Reza Shah’s German favoritism was due to 3 factors. One is that he knew that Germans and Iranians were both the representatives of the Aryan race. Even in history, a great German poet, Johann Wolfgang Goethe, had dedicated a poem named Hafezname to 15th century Iranian poet Hafez Shirazi. The second reason for the hatred against the English and French was that they were involved in the exploitation of Iran’s vast energy and other natural resources. The third reason which made Reza Shah turn away from the Allies was a strong dislike of Russia, who divided Iran in 1828 under the Turkmenchai Treaty signed between Russia and Gajar dynasty, which resulted in the separation of a big chunk of the country, known as the Republic of Azerbaijan today .
http://media.worldbulletin.net/250x190/2014/01/01/reza-shah-in-johannesburg-in-exile.jpgIn 1941, the Allied powers and the Soviets were left with no option but to invade Iran by air, land and sea assaults. They forced Reza shah to abdicate and leave the throne on the 16th of September 1941, in favor of his son Mohammed Reza Shah Pahlavi. Prime Minister of Great Britain, Winston Churchill, had declared that the fall of the Iranian king was “The Bridge of Victory”. Shah was told by the British that his family could stay in power if he agreed to leave and go into exile in South Africa. So he first left Tehran to Isfahan, then to Bandar Abbas. From there he came to Bombay, India, on the 1st of October 1941. He was accompanied by his family, personal secretary and servants. But he was not allowed to stay in India, so he left for Mauritius and then to Porte Durban and then lastly Johannesburg, South Africa.
The reason he was exiled to the farthest corner is that he was brought to the land where he couldn’t be influential. This was also the same country governed by the Nationalists who favored Nazi Germany. Reza Khan lived his last years in Johannesburg in a very sad, distressful and desperate state. He suffered from heart disease  and died in Johannesburg on July 25th1944 .
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Donbaleh :: Azadegi :: Risheha :: Cloob :: Oyax :: Yahoo Buzz :: Reddit :: Digg :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Email To: :: Subscribe to Feed

۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۳, جمعه

عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز


موزه آذربایجان یکی از مهم ترین موزه های ایران است 
که در شهر تبریز و در جوار مسجد کبود قرار گرفتـــــه
است . در این موزه که به عنوان دومین موزه تاریخی ایران
پس از موزه ملی تهران شناخته میشود , آثارمتعلق به دوران
پیش از اسلام و دوران اسلامی را بنمایش گذاشته شده اند.


عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی  از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در  تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در  تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در  تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز
عکسهای دیدنی از موزه آذربایجان در تبریز

به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Donbaleh :: Azadegi :: Risheha :: Cloob :: Oyax :: Yahoo Buzz :: Reddit :: Digg :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Email To: :: Subscribe to Feed